کتابت حدیثآنچه نزد عالمان سدههای پیشین شهرت داشت، مکتوب نشدن حدیث تا آغاز قرن دوم بود. [۱]
محمدعلی مهدویراد، تدوین الحدیث عند الشیعة الامامیة: بدایته المبکّرفی عهدالرسول و مصیره حتی الکلینی، ج۱، ص۳۶، بیروت ۱۴۲۷.
این گزارشها برای خاورشناسان و برخی پژوهشگران مسلمان زمینه یا دستمایهای شد تا ادعا کنند که سنت تا آغازین دهههای قرن دوم تدوین نیافت. این باور لوازمی داشت که پذیرفتن آنها دشوار بود و مهمترین آنها بیاعتباری میراث بر جای مانده با عنوان «سنّت» بود، هر چند این سخن ناظر به احادیثی بود که از طرق روایی اهلسنت گزارش شده است. [۲]
مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، ج۱، ص۱۷۶ـ ۱۷۷، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
این موضع و رأی ، عالمانی را برانگیخت تا با استناد بر نصوص کهن و منابع و سرچشمههای دیگر، کتابت حدیث در روزگار رسولاللّه صلیاللّهعلیهوآله و صحابیان و پس از آن را اثبات ، و منع خلفای پس از پیامبر از روایت و کتابت حدیث را، بهگونهای توجیه کنند. فهرست مندرجات۲ - کتب معاصر درباره کتابت حدیث ۲.۱ - تدوینالحدیث کیلانی ۲.۲ - دراسات فیالحدیث النبوی ۲.۳ - السنة قبلالتدوین ۲.۴ - علومالحدیث و مصطلحه ۲.۵ - دلائل التوثیق ۲.۶ - توثیقالسنة ۲.۷ - بحوث فی تاریخالسنة المشرَّفة ۲.۸ - السنة المفتری علیها ۲.۹ - تاریخ فنونالحدیث النبوی ۲.۱۰ - تدوینالسنةالنبویة ۳ - تدوین حدیث در قرن اول ۳.۱ - صحائف الصحابة ۳.۲ - معرفةُ النُسَخ و الصُحُف الحدیثیة ۳.۳ - صحیفتا ۴ - آثار عالمان شیعی ۴.۱ - تدوین السّنة الشریفة ۴.۲ - تدوینالحدیث عندالشیعة الامامیة ۴.۳ - دراسات فیالحدیث و المحدّثین ۴.۳.۱ - نام اولیه کتاب ۴.۳.۲ - بررسی نگرش فریقین ۴.۳.۳ - نقد عدالت صحابه ۴.۳.۴ - نقد صحیح بخاری ۴.۳.۵ - تحلیل اصول کافی ۴.۳.۶ - میراث علمی اهلبیت ۴.۳.۷ - رجال احادیث کلینی و بخاری ۴.۴ - علمالحدیث ۴.۵ - حقیقة مصحف فاطمة عندالشیعه ۴.۶ - بحث حولالجفر و علمالمعصوم ۴.۷ - حقیقةالجفر عندالشیعة ۴.۸ - پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه ۴.۹ - معالمالمدرستین ۴.۱۰ - تکنگاریها ۴.۱۰.۱ - ویژگی تکنگاریها ۴.۱۰.۲ - نمونهای از تکنگاریها ۴.۱۰.۳ - تکنگاریهای غیرحدیثی ۵ - کتب نقد کتابت حدیث ۵.۱ - منع تدوینالحدیث ۵.۲ - تاریخ الحدیث النبوی ۵.۳ - أین سنة الرسول ۶ - فهرست منابع ۷ - پانویس ۸ - منابع ۱ - موافقان حدیثدر برابر دیدگاه منتقدان حدیث ، [۳]
محمد حمزه، الحدیث النبوی و مکانته فی الفکر الاسلامی الحدیث، ج۱، ص۵۷، بیروت ۲۰۰۵.
[۴]
رفعت فوزی عبدالمطلب، توثیق السنة فی القرن الثانی الهجری: اسسه و اتجاهاته، ج۱، ص۴۳ـ۵۴، (قاهره) ۱۴۰۰/ ۱۹۸۱.
[۵]
محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، ج۱، ص۱۹ـ۳۰، قاهره (۱۹۸۰).
جریان فکری نیرومندی مدعی شد که سنت در زمان پیامبر نگاشته میشده است.
این جریان، آشکارا نقلهای دالّ بر منع از کتابت حدیث را یا از اساس نااستوار و مجعول شمرد یا چون آن روایات در معارضه با احادیثی قرار داشتند که به لحاظ سند و محتوا از احادیث منع استوارتر بودند و از صحاح تلقی میشدند، از دایره حجیت بیرون دانست. ۲ - کتب معاصر درباره کتابت حدیثمهمترین کتابهای راجع به روایت و کتابت و تدوین حدیث در دوره معاصر عبارتاند از: ۲.۱ - تدوینالحدیث کیلانیتدوین الحدیث ، تألیف السید مُناظر احسن کیلانی . [۶]
ابن سعد (بیروت).
این کتاب از اولین آثار ، یا اولین اثر ، برای اثبات کتابت حدیث در روزگار رسولاللّه و صحابیان است، اما چون به زبان اردوست ، در محافل علمی مجهولالقدر مانده است. محمد مصطفی اعظمی ، از این کتاب بهره برده است. ۲.۲ - دراسات فیالحدیث النبویدراسات فیالحدیث النبوی و تاریخ تدوینه ، تألیف محمد مصطفی اعظمی (ریاض ۱۳۹۶)، مهمترین اثر درباره پیشینه کتابت حدیث است. اصل کتاب، رساله دکتری مؤلف و به زبان انگلیسی ( دانشگاه کیمبریج ) بوده و در ۱۹۷۸ چاپ شده، آنگاه مؤلف به تعریب آن همت گماشته و متن را یکسر دگرگون کرده است. وی کتاب را در نُه باب سامان داده که مهمترین آنها بابهای سوم و چهارم و هفتم است. در باب سوم، احادیثِ دالّ بر منع کتابت از سوی پیامبر صلیاللّهعلیهوآله نقد شده و تصریح گردیده است که به جز حدیث ابوسعید خُدْری نقل شایسته استنادی وجود ندارد. آنگاه حدیث ابوسعید خدری را، از حیث سند و متن، به نقد کشیده و نتیجه گرفته که آن حدیث در این بحث غیرقابل استناد است. در باب چهارم نگاشتههای صحابیان ، تابعین و تابعین تابعین را گزارش کرده و مآلا به این باور رسیده که کتابت حدیث جریانی مستمر بوده است و صحابیان، پس از پیامبر اکرم آن را ادامه دادهاند. در باب هفتم از اسانید و مشکلات و شبهات مرتبط با آنها سخن گفته و نشان داده است که « اِسناد » و نقل احادیث با سند، از روزگار پیامبر آغاز شده و ادامه یافته است. این نکته هم درخور ذکر است که اعظمی نقدی نیز بر کتاب یوزف شاخت درباره اصول فقه نگاشته است به انگلیسی ( ترجمه به عربی از عبدالحکیم بن ابراهیم مطرودی با عنوان اصول الفقه الاسلامی للمستشرق شاخت: دراسة نقدیة). این کتاب نیز از نظر بحث پیشینه کتابت و تدوین حدیث شایان توجه است. ۲.۳ - السنة قبلالتدوینالسنة قبلالتدوین ، از محمد عجاج خطیب (قاهره ۱۹۸۸). مؤلف در این کتاب، پس از گزارش چگونگی سنت در روزگار رسولاللّه و صحابه و تابعین و نشر حدیث در بلاد اسلامی در آن روزگاران، به بحث از وضع و جعل پرداخته و ضمن گزارش کوششهای صحابه و تابعین در استوارسازی گزارشهای حدیثی و رویارویی با جریان وضع و جعل، آرای برخی خاورشناسان را درباره سنّت آورده و نقد کرده است. باب چهارم کتاب ــکه به نظر میرسد انگیزه اصلی از نگارش کتاب همان است ــ به این سؤال پاسخ میدهد که حدیث در چه زمانی تدوین شده است. عجاج بر کتابت حدیث و نیز تدوین بسیار محدود در روزگار حضرت رسول و صحابیان تأکید میکند و نشان میدهد که تدوین به مثابه جریانی گسترده در دوره تابعین شکل گرفته است. او بر این پایه پرسشهایی را مطرح کرده و از جمله راه جمع بین روایات نهی از کتابت حدیث و اباحه آن را بیان نموده است. کتاب عجاج از نخستین آثار معتبر در زمینه تاریخ کتابت حدیث به شمار میرود. ۲.۴ - علومالحدیث و مصطلحهعلومالحدیث و مصطلحه ، از صبحی صالح ( دمشق ۱۳۷۹). این کتاب در تمام مباحث حدیثی ، دقیق و سودمند و مستند است، بهویژه پس از آنکه محمد حمیداللّه ، محقق نامور پاکستانی الاصل (متوفی ۱۳۸۱ش)، صحیفه هَمّام بن منبِّه را یافت و منتشر کرد، صبحیصالح با توجه بدان و آنچه خاورشناسان در اینباره نگاشتهاند، فصل مرتبط با آغاز تدوین حدیث را یکسر دگرگون کرد و یادآوری کرد که سزاوار نیست به انتظار عصر حاضر بمانیم تا بر پایه اظهارات خاورشناسان، درباره آغاز تدوین حدیث داوری کنیم، چرا که کتابهای ما و نقلها و اخبار تاریخی هیچ تردیدی را در اینکه حدیث در زمان رسولاللّه کتابت و ثبت و ضبط شده است برنمیتابد. [۷]
صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ج۱، ص۲۲ـ۲۳، دمشق ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۲.۵ - دلائل التوثیقدلائل التوثیق المبکَّر للسنة و الحدیث ، رساله دکتریِ امتیاز احمد (ترجمه عربی ا ز عبدالمعطی امین قلعجی ، پاکستان ۱۹۹۰). مؤلف ، کتاب را متتبعانه و تحلیلی در دو بخش و هر بخش را در چند فصل سامان داده است. در بخش اول از واژه سنّت و حدیث، باتوجه به بررسیهای لغوی و دلالی و اصطلاحی، سخن گفته و در بخش دوم، که بخش اصلی کتاب است، از نگاشتن و ثبت و ضبط و تدوین حدیث بحث کرده و نمونههای بسیاری از نگاشتههایی مانند صحیفه ، مصحف ، جزء ، نسخه و غیره را با تکیه بر منابع و مستندات بسیاری شناسانده است تا کتابت در روزگار پیامبر و صحابه و تابعین را استوار سازد. ۲.۶ - توثیقالسنةرفعت فوزی عبدالمطلب از پیشتازان دفاع از سنّت به شمار میآید و به ویژه اثر مهم او، توثیقالسنة فیالقرن الثانی الهجری:أُسسه و اتجاهاته ( قاهره ۱۴۰۰)، درخور ذکر است. تلاشهای وی، چه آثار تألیفی مستقل و چه تصحیحات متون کهن ، از گامهای بلند « حجیت سنت » و رویارویی با مخالفان آن، بهویژه شکآفرینان در ثبت و ضبط و نقل و تدوین حدیث در قرن اول، است. هدف فوزی در توثیقالسنه ، اثبات استواری و سلامت نقل و گزارشهای مرتبط با سنّت در قرن دوم است، اما برای اینکه نشان دهد آنچه در قرن دوم اتفاق افتاده معطوف است بر سنت مکتوب و روشی استوار در نقل ، به بحث کتابت حدیث در قرن اول نیز پرداخته و از معیارها و ملاکهای « توثیق » سندی و متنی سخن گفته، و با طرح بحث درباره « اخبار آحاد » و چگونگی حجیت آن، آرای مختلف در این باب را مطرح و آنها را ارزیابی کرده است. ۲.۷ - بحوث فی تاریخالسنة المشرَّفةبحوث فی تاریخالسنة المشرَّفة ، از اکرم ضیاء عمری ( بغداد ۱۹۷۲). این اثر دقیق و مستند، همراه با برخی اظهارات قابل مناقشه ، به منظور اثبات کتابت و ثبت و ضبط حدیث در قرن اول و تلاش عالمان در قرنهای سپسین تدوین شده است. مؤلف بحث را با « وضع و جعل »، به مثابه واقعیتی انکارناپذیر در فرهنگ و تمدن اسلامی در پیوند با حدیث ، آغاز کرده و آنگاه به کوششهای عالمان در رویارویی با پدیده جعل و وضع پرداخته است. در ادامه، گونههای تصنیف و تدوین و جریان نشر حدیث را گزارش و آثار تدوین یافته در قرن سوم را معرفی کرده است. ۲.۸ - السنة المفتری علیهاالسنة المفتری علیها ، از سالم علی هَنساوی (قاهره ۱۴۰۹). مؤلف با دیدی همهجانبه و به دور از تعصبهای مسلکی و مذهبی ، از جایگاه سنت نزد عالمان اهلسنت دفاع کرده و به دفاع از جایگاه سنّت نزد عالمان شیعه نیز پرداخته است. او به عالمان اهلسنت هشدار داده است که درباره شیعه و نگرش آنان به سنّت بر منابع سست بنیاد تکیه نکنند. همچنین از نقد عالمان شیعه و هشدار به آنان نیز تن نزده است. فصل مهم و شایان توجه کتاب ، درباره تدوین و ثبت و ضبط و کتابت حدیث در زمان پیامبر و عصر صحابه است. در ضمن فصول دیگر، از چگونگی انتقال سنّت به نسلهای بعد و برخی اختلافها و نزاعهای فکری، فقهی و کلامی درباره آن سخن گفته است. ۲.۹ - تاریخ فنونالحدیث النبویتاریخ فنونالحدیث النبوی ، نوشته محمد عبدالعزیز خَوْلی (متوفی ۱۳۴۹؛ دمشق ۱۴۰۸)، از آثار مختصر اما دقیق درباره تدوین حدیث است که اکنون نیز شایسته مطالعه است. ۲.۱۰ - تدوینالسنةالنبویةتدوینالسنةالنبویة نشأته و تطوره (منالقرن الأوّل الی نهایة القرن التاسعالهجری)، به قلم محمد بن مطر زهرانی ( ریاض ۱۴۲۶)، تحقیقی است مستند اما اجمالی درباره تدوین حدیث. بیشترین حجم این پژوهش به بحث از کتابت و تدوین حدیث در قرن اول اختصاص دارد. ۳ - تدوین حدیث در قرن اولپیشتر گفته شد که کوششهای عالمان در دوران معاصر، بیش از همه معطوف بود به آنچه خاورشناسان و برخی نویسندگان مسلمان ، با تکیه بر برخی نقلها، مطرح میکردند و نشر و تدوین حدیث و بهویژه تدوین را متأخر از قرن اول میپنداشتند. از اینرو، کسانی کوشیدند با جستجو در منابع و مصادر فرهنگ اسلامی ، آثار تدوین یافته در قرن اول را شناسایی و معرفی کنند. ۳.۱ - صحائف الصحابةصحائف الصحابة و تدوینالسنة النبویة المشرفة ، تألیف احمد عبدالرحمان صویان (۱۴۱۰)، با همین گرایش تدوین شده است. نویسنده با تتبع شایستهای در منابع کهن، صحیفههای منسوب به صحابه را شناسایی و گزارش کرده است تا نشان دهد تدوین حدیث در روزگار پیامبر صلیاللّهعلیهوآله و صحابه آن حضرت وجود داشته است. صحیفه علی علیهالسلام، صحیفه عبداللّه بن عمرو بن عاص ، صحیفه عمرو بن حزم ، صحیفه جابر بن عبداللّه ، صحیفه همّام بن منبِّه و چند صحیفه دیگر در این کتاب گزارش شده و در ضمن این گزارشها طرق نقل صحائف به تفصیل تحلیل و نقد گردیده است. ۳.۲ - معرفةُ النُسَخ و الصُحُف الحدیثیةاز همینگونه است معرفةُ النُسَخ و الصُحُف الحدیثیة ، نوشته بکر بن عبداللّه ابوزید (ریاض ۱۴۱۲). مؤلف در آغاز از اهمیت شناخت نسخهها و صحیفهها و چگونگی آنها و تلاش عالمان در گزارش، استواری نقل و صحت آنها سخن گفته، آنگاه براساس حروف الفبا ، نامهای محدّثانی را که نسخه و صحیفه، یا نسخهها و صحیفهها، را روایت کردهاند آورده است. فاصله زمانی موردنظر نویسنده کتاب فراتر از روزگار صحابه است، اما هر چه را که از آن زمان، بر پایه منابع، یافته نیز گزارش کرده است. کتاب ابوزید در نشان دادن پیشینه ثبت و ضبط و تدوین حدیث درخور توجه است. ۳.۳ - صحیفتاکتاب محمدعلی بن صدیق با عنوان صحیفتا عمر بن شعیب و بهز بن حکیم عندالمحدثین و الفقهاء (مغرب ۱۹۹۲)، یکی دیگر از پژوهشهای کارآمد در این زمینه است. محقق افزون بر بازشناسی دو صحیفه یاد شده، در فصلی دراز دامن به گزارش دقیق صحیفههای برخی از صحابیان ، از جمله صحیفه علی بن ابیطالب علیهالسلام، پرداخته و درباره تدوین حدیث نیز بحثی سودمند کرده است. ۴ - آثار عالمان شیعیعالمان و پژوهشگران شیعی نیز آثار شایان توجهی در این باب تألیف کردهاند. ۴.۱ - تدوین السّنة الشریفةتدوین السنة الشریفة : بدایتهالمبکَّر فی عهدالرسول (ص) و مصیره فی عهودالخلفاء الی نهایة القرن الأول، تألیف سید محمدرضا حسینیجلالی ( قم ۱۳۷۶ش). این کتاب از نخستین تلاشهای محققان شیعی در تاریخ تدوین حدیث ، و اثری سودمند و کارآمد است. مؤلف ابتدا درباره سیره و سنت پیامبر ، در جهت تأکید بر کتابت و تدوین و نشر حدیث ، بحث کرده و آنگاه تداوم جریان کتابت حدیث را در میان شیعیان ، طبق تعلیم اهلبیت و در اقتفا به امیر مؤمنان و سایر امامان علیهمالسلام گزارش کرده و سپس به جریان منع تدوین حدیث و توجیهها و نقدها و پیامدهای آن پرداخته است. ۴.۲ - تدوینالحدیث عندالشیعة الامامیةتدوینالحدیث عندالشیعة الامامیة : بدایتهالمبکَّر فی عهدالرسول و مصیره حتیالکلینی، تألیف محمدعلی مهدویراد . [۸]
ابن سعد (بیروت).
این کتاب که ابتدا بهگونه مقدمهای بلند بر معجمالفاظ احادیث بحارالأنوار چاپ شد، مشتمل بر چند بخش است. بخش اول به کتابت حدیث در روزگار پیامبر اکرم و صحابه اختصاص دارد و به ماجرای منع تدوین حدیث، پس از حدیث رسولاللّه پرداخته و توجیههای متداول را نقد کرده و دلایل یا علل منع تدوین حدیث را چنین بر شمرده است: جلوگیری از نشر فضل و فضیلت امام علی علیهالسلام؛ استوارسازی مکتب « رأی و تأویل » در برابر نصِّ اجتهادی (نه نصّ محض ، آنگونه که برخی پنداشتهاند)؛ جلوگیرى از برملا شدن حقیقتها و آشكار شدن چهرهها، از صالح و غیرصالح. ۴.۳ - دراسات فیالحدیث و المحدّثیندراسات فیالحدیث و المحدثین ، تألیف هاشم معروف حسنی ، [۹]
ابن سعد (بیروت).
از عالمان و فقیهان لبنانی ، که آثار تاریخی و فقهی و حدیثی و فکری او آمیزهای است از تحلیل و نقد .
۴.۳.۱ - نام اولیه کتاباو ابتدا کتاب را دراسات فی الکافی للکینی و الصحیح للبخاری نامیده بود، اما در چاپهای بعد عنوان پیشگفته را برگزید، گرچه محتوای کتاب با همان نام اول همخوانتر است. ۴.۳.۲ - بررسی نگرش فریقینمؤلف ابتدا به نگرشِ افراطیِ عالمان فریقین (یعنی طرد میراث منقول دیگران و طعن در نقلها و گزارشها) اشاره میکند. بدینسان که محدثان و متفکران اهلسنت میراث منقول حدیثی و غیر آن را، به صرف شیعی بودن راوی طرد میکنند و مؤلفان شیعی از نقلهای مشتمل بر راوی سنی تن میزنند. او این روش را نمیپسندد و بر این باور است که در استوارترین کتابهای حدیثی شیعه و سنّی ، کافی کلینی و صحیح بخاری ، احادیث و روایاتی غیرقابل قبول وجود دارد. آنگاه به جریان کتابت و تدوین در صدر اسلام اشاره و تأکید میکند که به هر حال «عدم تدوین» مشکلاتی پدید آورده است. ۴.۳.۳ - نقد عدالت صحابهبحث کوتاه اما دقیق او در عدالت صحابه و نقد دیدگاه « عدالت تمام صحابیان » خواندنی است. ۴.۳.۴ - نقد صحیح بخاریارزیابی جایگاه بخاری در اندیشه عالمان و محدثان اهلسنت و غلوّ آنان درباره الجامع الصحیح او و صحیح دانستن تمام محتوای آن، از دیگر مباحث کتاب است. مؤلف بر این نکته تأکید کرده است که بخاری نسخه آغازین کتابش را سامان داده و هنوز به مرحله نهایی نرسانده بود که زندگی را بدرود گفت، لذا در کتاب او تکرار فراوان است، و گاه عناوین ابواب و فصلها با محتوا نمیخواند. بهعلاوه، صحیح بخاری کتابی است که از حضرت فاطمه زهرا سلاماللّهعلیها فقط یک حدیث و از علی علیهالسلام ۲۹ حدیث، در عین حال از معاویه هشت و حتی از مغیرة بن شعبه نیز یازده حدیث روایت کرده است. ۴.۳.۵ - تحلیل اصول کافیمؤلف همچنین جایگاه کافی را نزد عالمان شیعی گزارش کرده و نشان داده است که عالمان شیعه با اینکه کافی را بهترین و استوارترین و جامعترین کتاب حدیثی میدانند هرگز، جز اندکی، قائل به صحت تمام احادیث آن نیستند. [۱۱]
هاشم معروف حسنی، دراسات فی الحدیث و المحدثین، ج۱، ص۱۳۰۱۳۹، بیروت:دارالتعارف للمطبوعات، (بیتا).
۴.۳.۶ - میراث علمی اهلبیتبر این پایه او تأکید کرده که با کنار گذاشتن روایات شیعه توسط عالمان اهلسنت ، بیشتر بر عالمان این مذهب و میراث علمی اهلبیت ستم رفته است. او این را با مستندات بسیار به اثبات رسانده و سپس کتاب سباعی با عنوان السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی را نقد کرده است. ۴.۳.۷ - رجال احادیث کلینی و بخاریهاشم معروف الحسنی به ارزیابی رجال اسناد کتابهای کلینی و بخاری نیز پرداخته و وجود افراد مُدَلّس و فاسد و فاسق در اسناد بخاری و برخی راویان فاسدالعقیده و مَطعون در زنجیره اسناد کافی را احراز کرده و در عین حال نشان داده که زنجیره اسناد کافی مجموعاً بسی پیراستهتر از سلسله اسناد بخاری است. در هر صورت، کتاب دراسات از جانبداریهای مسلکی و غیر واقعبینانه به دور است. ۴.۴ - علمالحدیثعلمالحدیث ، تألیف کاظم مدیر شانهچی ( قم ۱۳۶۲ش). این کتاب از نخستین کوششهای محققان معاصر شیعه درباره تاریخ حدیث است و بر دیگر پژوهشهای شیعی، فضل تقدم دارد. مؤلف ابتدا از جایگاه والای حدیث سخن گفته و آنگاه عنوان علمالحدیث را توضیح داده است. پس از آن، تعریف و توضیح اصطلاحات و آنگاه گزارش سفرها و رحلههاست برای فراگرفتن حدیث. مؤلف از تأکید رسولاللّه بر نگاشتن حدیث و اقدام رسمی خلفا بر منع تدوین و نشر حدیث و سپس رفع منع از سوی عمر بن عبدالعزیز ، به اختصار ، بحث کرده و منابع کهن حدیثی اهلسنت را معرفی نموده است. تلاشهای شیعیان در تدوین حدیث از همان نخستین روزگار، و پس از آن تألیف جوامع حدیثی ، از فصول دیگر کتاب است. جریان جعل در حدیث، بحث از مصطلحالحدیث ، گونههای حدیث و آثارِ نگاشته شده درباره آنها نیز محل توجه مؤلف بودهاست. ۴.۵ - حقیقة مصحف فاطمة عندالشیعهحقیقة مصحف فاطمة عندالشیعه ، از اکرم برکات عاملی . [۱۲]
ابن سعد (بیروت).
مصحف فاطمه از نمونههای عینی کتابت حدیث در روزهای پس از رحلت پیامبر صلیاللّهعلیهوآله، در فرهنگ شیعی است، با املای جبرئیل و کتابت امام علی علیهالسلام. [۱۳]
محمدعلی مهدویراد، تدوین الحدیث عند الشیعة الامامیة: بدایته المبکّرفی عهدالرسول و مصیره حتی الکلینی، ج۱، ص۳۷۷ به بعد، بیروت ۱۴۲۷.
این مجموعه از آنرو مصحف فاطمه نامیده شده که حضرت فاطمه سلاماللّه علیها مخاطب آن کلام بوده است. این کتاب پژوهشی است جامع و دقیق درباره آن مصحف . در فصل سوم به هویت کتاب پرداخته شده با بررسی اینکه املا کننده کتاب، و مخاطب آنکه بوده است. در فصلهای بعدی، به مناسبت، از مصحف علی و مصاحف دیگر سخن به میان آمده است (درباره مصحف فاطمه، نیز محمدعلی مهدویراد ، پژوهشگونهای درباره مصحف فاطمه، تهران ۱۳۸۷ش). ۴.۶ - بحث حولالجفر و علمالمعصومبحث حولالجفر و علمالمعصوم من خلالالآثار ، از سید عمار صدرالدین شرفالدین موسوی عاملی . [۱۴]
ابن سعد (بیروت).
وی در این کتاب مجموعه روایتهای مرتبط با جفر را گزارش و تحلیل کرده و پیوند آن را با کتابهای دیگر (مانند کتاب علی ، مصحف فاطمه و صحیفه علی) بیان نموده است. ۴.۷ - حقیقةالجفر عندالشیعةکتاب حقیقةالجفر عندالشیعة [۱۵]
ابن سعد (بیروت).
نوشته اکرم برکات نیز به همین بحث اختصاص دارد (در اینباره جفر و جامعه).
وجود آثاری با عنوان کتاب علی، جفر و جامعه، نشانهای است از کتابت حدیث در عصر پیامبر و پایداری و استمرار نگارش و تدوین در فرهنگ شیعی. ۴.۸ - پژوهشی در تاریخ حدیث شیعهپژوهشی در تاریخ حدیث شیعه ، از مجید معارف (تهران ۱۳۷۴ش). بخش اول این کتاب مشتمل است بر دو فصل که فصل اول آن با بحث از کتابت و نشر حدیث در روزگار امام علی تا امام علی بن الحسین علیهمالسلام (به تعبیر مؤلف : دوره اول) آغاز شده و در آن اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شیعه در قرن اول بررسی گردیده و در فصل دوم میراث حدیثی شیعه در قرن اول هجری گزارش شده است. بخش دوم درباره مواریث عمومی شیعه است و در آن از نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه (با برخی ملاحظات درباره آن) سخن رفته است. دوره دوم، عصر صادقین علیهماالسلام است. مؤلف در ضمن بحث از این دوره، به حلقههای درس امام باقر و امام صادق ، مجالس خصوصی تدریس فقه و حدیث ، کمّیت و کیفیت شاگردان این دو امام ، اصحاب اجماع ، و اصول اربعمأة پرداخته و در ادامه بحث، بابی گشوده درباره اصالت حدیث شیعه که در ضمن آن چگونگی علم امامان شیعه و نیز کتاب علی را گزارش کرده است. از مباحث شایان توجه این کتاب، نحوه مواجهه این دو امام با جریانهای فکری روزگار خود، از جمله مسئله غلوّ و غالیان ، بحث تقیه و پیوند آن با نقل و روایت حدیث ، بررسی جریان روایت حدیث در دوره سوم (بعد از امام صادق علیهالسلام)، دقت و تلاش محدثان شیعه در انتقال دقیق میراث حدیثی امامان اهلبیت ، نگاهی گذرا به دانش رجال در میان شیعه و نقش آن در پالایش حدیث ، و بالاخره چگونگی حدیثگزاری کتب اربعه شیعه . ۴.۹ - معالمالمدرستینبر این همه باید افزود برخی پژوهشهای ضمنی را درباره کتابت حدیث به خامه عالمان شیعی ، از جمله: بحث پر نکته سیدمرتضی عسکری (متوفی ۱۳۸۶ش) در ضمن مجموعه معالمالمدرستین ، بهویژه مجلد دوم آن. ۴.۱۰ - تکنگاریهاتکنگاریهای تحقیقی درباره جریان حدیث در بلاد اسلامی و به تعبیر دیگر « مدارس حدیثی » را باید بر اینها افزود. ۴.۱۰.۱ - ویژگی تکنگاریهااین پژوهشها معمولاً مشتمل است بر گزارش فعالیتهای محدّثان در یک شهر معین، مثل روشهای نشر حدیث، آداب تحمل حدیث ، جرح و تعدیل راویان ، نقادی حدیث ، مهاجرتهای محدّثان به آن شهر و از آن شهر، آثار مهم حدیثی، محدّثان بزرگ شهر و برخی مسائل خاص حدیث در یک شهر (مثلاً منازعات کلامی محدثان ، وضع حدیث ، حوادث سیاسی و اجتماعی مؤثر بر فعالیتهای حدیثی). ۴.۱۰.۲ - نمونهای از تکنگاریهادر این مقوله، این آثار یادکردنی است: المدرسة الحدیثیة فی مکة و المدینة و أثرها فیالحدیث و علومه ، من نشأتها حتی نهایة القرن الثانی الهجری، از محمد ثانی عمر موسی ( ریاض ۱۴۲۸)؛ مدرسةالحدیث فی الیمن فی القرنین الأول و الثانی الهجریین ، از محمدعلی احمد کبسی ( صنعا ۲۰۰۴)؛ المحدثون فیالیمن فی عصر الصحابة ، تألیف عبداللّه بن بجاش بن ثابت حِمْیرى (ریاض ۱۴۲۱)؛ مدرسة الحدیث فیالبصرة حتیالقرن الثالثالهجری ، تألیف أمینالقضاة [۱۶]
ابن سعد (بیروت).
مدرسة الحدیث فیالقیروان من الفتح الاسلامی الی منتصف القرن الخامس الهجری ، تألیف حسین بن محمد شواط (ریاض ۱۴۱۱).
گفتنی است که در این بخش، و برای نشان دادن جریان کتابت حدیث در روزگار پیامبر و صحابیان ، به آن دسته از پژوهشهای مرتبط با مدارس حدیثی پرداختیم که بیشتر آنها گزارشگر نشر و تدوین حدیث در روزگار پیامبر و صحابیان هستند. سایر نگارشهای از این دست پس از این معرفی خواهد شد. ۴.۱۰.۳ - تکنگاریهای غیرحدیثیدیگر اینکه در تکنگاریهای پژوهشیِ ناظر به تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی در شهرهای اسلامی، بخشی به حدیث و چگونگی آن اختصاص دارد، اما از اینگونه پژوهشها سخن به میان نیاوردهایم، زیرا موضوع اصلی آنها حدیث نیست (از این قبیل است الحیاةالفکریة فی المدینة المنورة فی القرنین الأول و الثانی للهجرة ، تألیف عدنان علی فراجی ، بغداد ۲۰۰۲؛ صناعة الکتاب و الکتابة فیالحجاز : عصرالنبوة و الخلافة الراشدة، تألیف ماجد بن عبّود بادحدح ، ۱۴۲۷). ۵ - کتب نقد کتابت حدیثگونهای دیگر از تحقیقات مرتبط با کتابت و تدوین حدیث، پژوهشهایی است با هدف نقد نظر و سیره خلفا در منع کتابت و تدوین حدیث پس از پیامبر اکرم و پیامدهای آن. شماری از عالمان و محققان شیعی بر کتابت حدیث و حتی تدوین آن در روزگار رسولاللّه و صحابیان تأکید ورزیدهاند، اما از منع تدوین و کتابت در روزگار خلفا نیز بهتفصیل سخن گفتهاند. در واقع نمیتوان از گزارشهای درست تاریخ اسلام در این موضوع چشمپوشی کرد. محققانی واقعنگر از اهلسنت در این بحث که پیامبر اکرم بر کتابت تأکید کرده بود راه صواب پیشه کردهاند، اما در توجیه موضع خلیفه اول در منع کتابت و تأیید و گسترش آن در روزگار خلیفه دوم ــ با اینکه در روزهای نخست خلافت به شدت در منع نگارش و تدوین آن مردد بود [۱۷]
ابن سعد (بیروت)، ج۵، ص۱۸۸.
[۱۸]
احمد بن علی خطیب بغدادی، تقیید العلم، ج۱، ص۵۲ـ۵۳، چاپ یوسف عش، (بیروت) ۱۹۷۴.
[۱۹]
ابن عبدالبرّ، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله، ج۱، ص۷۸، قدم له و علق علیه محمد عبدالقادر احمد عطا، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
ــ و اوج آن در روزگار خلیفه سوم ، همراه با جعل و وضع حدیث و گسترش شگفتآور و جریانساز آن در دوران حاکمیت امویان ، درماندهاند و گاه به توجیههای بسیار ناموجه روی آوردهاند. [۲۰]
ش ۵، ص ۸ـ۲۹، محمدعلی مهدویراد، تدوین حدیث: منع تدوین حدیث.
[۲۱]
ش ۶، ص ۲ـ ۲۸، محمدعلی مهدویراد، تدوین حدیث: منع تدوین حدیث.
[۲۲]
محمدعلی مهدویراد، تدوین الحدیث عند الشیعة الامامیة: بدایته المبکّرفی عهدالرسول و مصیره حتی الکلینی، ج۱، ص۱۰۰ به بعد، بیروت ۱۴۲۷.
[۲۳]
علی شهرستانی، منبع تدوین الحدیث: اسباب و نتائج، ج۱، ص۱۳ـ۸۲، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
[۲۴]
محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفة، ج۱، ص۲۶۱ به بعد، قم ۱۳۷۶ش.
برخی از پژوهشها در این زمینه عبارتاند از: ۵.۱ - منع تدوینالحدیثمنع تدوینالحدیث : قراءة فی مَنهَجیة الفکر و اصول مدرستَیِ الحدیث عندالمسلمین، از علی شهرستانی (قم ۱۴۲۵). مؤلف پس از طرح موضوع و گزارش نهی دو خلیفه نخستین از تدوین حدیث ، به اسباب منع ــو به تعبیر دقیقتر، توجیههای ارائه شده برای منع ــ پرداخته و هفت وجه را گزارش و آنها را نقد کرده است. او کوشیده است در نقدها از منابع، مستندات و مبانی پذیرفته شده عالمان مکتب خلفا بهره گیرد. پس از گزارش توجیهها و نقد آنها، مؤلف نظر خود را بیان داشته و برای اثبات آن حجت آورده است. به اعتقاد او، پس از رحلت پیامبر لازمه روی آوردن حاکمیت به رأی و اجتهاد ــکه گریزی از آن نداشت ــ دور کردن مردم از حدیث نبوی بود تا در برابر اقدامات و برنامههای حکومت مخالفتی شکل نگیرد. وی به تفصیل درباره آن بحث کرده و کوشیده است آن دیدگاه را استوار سازد. ۵.۲ - تاریخ الحدیث النبویتاریخ الحدیث النبوی بین سلطة النص و نص السلطة، از سید محمدعلی حلو (قم ۱۴۲۶). مؤلف کوشیده است نشان دهد که حدیث نبوی، در شکل گزارشیِ مکتب خلفا، هیچگاه از چنبره حاکمیت رها نشده است، چرا که محدّث ، بیش از هر چیز، در پذیرفتن و نپذیرفتن روایات به سند مراجعه میکرده و در این تعامل، حتی اگر یکی از افراد سند صرفاً گرایش شیعی داشته یا برخلاف باورهای مکتب خلفا سخن گفته بوده یکسر کنار گذاشته میشده است. وی فهرستی از راویان و محدثان به دست داده است که صرفاً به لحاظ گرایشهای مذهبی از صحنه روایت رانده شدهاند و در قبال آن، فهرستی از کسانی آورده که به صرف نزدیکی به هرم قدرت در زمره راویانِ مقبول قرار گرفتهاند. مثلاً عمر بن سعد بن أبی وقاص «تابعیٌّ ثقةٌ» معرفی شده، حال آنکه کارگزار قتل حسین بن علی علیهماالسلام بوده است. [۲۵]
ابن حجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۹۶، (بیروت) ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
بدینسان، براساس نظریه مؤلف، سلطه نقشی بنیادی در شکلگیری حدیث داشته و در برکشیدن یا فروهشتن افراد و همه جریانها، حتی جریانهای فکری، بسیار مؤثر بوده است. کتاب تاریخ الحدیث النبوی... از این جهات و نیز نکتهیابیهای تأملبرانگیز خواندنی است. گفتنی است که عالمانی از اهلسنت نیز به نقشآفرینی سلطه در حدیث راه برده و برخی احادیث صحیح بخاری و مسلم را از این زاویه ارزیابی کردهاند. ۵.۳ - أین سنة الرسولأین سنة الرسول؟ و ماذا فعلوابها؟، تألیف احمدحسین یعقوب . نویسنده ، پس از بحث درباره جایگاه سنت و پیوند آن با قرآن ، تأکید و توصیه پیامبر اکرم به ثبت و ضبط و کتابت و نشر سخنان خود، و شناساندن حافظ و مرجع و مفسر سنّت، به بازشناسی رویاروییهای مختلف با سنّت و مآلاً ماجرای منع کتابت حدیث پرداخته و آنگاه سنّتی را که به جای سنّت مقبول پیامبر مستقر کردند، معرفی کرده است. مطالعات و پژوهشهای روزگار معاصر درباره روایت و کتابت حدیث نبوی و تحلیل و بررسی و نقد آرای گوناگونی در چگونگی انتقال سنّت به نسلهایی سپسین، بسی بیش از موارد مذکور است. [۲۶]
محمد خیر بن رمضان یوسف، المعجم المصنف لمؤلفات الحدیث الشریف، ج ۱، ص ۲۷ـ ۴۱، ریاض ۱۴۲۳
[۲۷]
محییالدین عطیه، صلاحالدین حفنی، ج۱، ص۲۷ـ۳۴، و محمد خیر رمضان یوسف، دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
[۲۸]
خلدون احدب، التصنیف فی السنة النبویة و علومها، ج۱، ص۵۱ ـ۷۹، من بدایة المنتصف الثانی للقرن الرابع عشر الهجری و الی نهایة الربع الاول من القرن الخامس عشر الهجری، بیروت ۱۴۲۷.
۶ - فهرست منابع(۱) ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ ـ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بیتا). (۲) ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، تهران: انتشارات اسماعیلیان، (بیتا). (۳) ابن جوزی، کتاب الموضوعات، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ ۱۹۶۸. (۴) ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست (بیتا). (۵) ابن حجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، (بیروت) ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴. (۶) ابن سعد (بیروت). (۷) ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، از باسم موسوی، در تراثنا، سال ۴، ش ۲ (ربیعالآخر ـ جمادیالآخره ۱۴۰۹). (۸) ابن عبدالبرّ، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله، قدم له و علق علیه محمد عبدالقادر احمد عطا، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷. (۹) ابن ودعان، الاربعون الودعانیة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، در میراث حدیث شیعه، دفتر ۱۷، به کوشش مهدی مهریزی و علی صدرایی خویی، قم: دارالحدیث، ۱۳۸۶ش. (۱۰) محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، قاهره (۱۹۸۰). (۱۱) محمد محمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸. (۱۲) محمد محمد ابوزهو، مکانةالسنة فیالاسلام، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴. (۱۳) احمد زکی ابوشادی، ثورة الاسلام، بیروت: دار مکتبة الحیاة، (بیتا). (۱۴) محمد ابوشهبه، دفاعٌ عن السنة و ردّ شُبَه المستشرقین و الکُتّاب المعاصرین و بیان الشبه الواردة علی السنة قدیماً و حدیثاً و ردّها ردّاً علمیاً صحیحاً، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱. (۱۵) خلدون احدب، التصنیف فی السنة النبویة و علومها، من بدایة المنتصف الثانی للقرن الرابع عشر الهجری و الی نهایة الربع الاول من القرن الخامس عشر الهجری، بیروت ۱۴۲۷. (۱۶) احمد صبحی منصور، القرآن و کفی مصدرآ للتشریع الاسلامی، بیروت ۲۰۰۵. (۱۷) محمد مصطفی اعظمی، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه، ریاض (۱۳۹۶ (. (۱۸) خادم حسین الهیبخش، القرآنیون و شُبَهاتهم حول السنة، طائف ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰. (۱۹) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. (۲۰) جمال بن ا، نحو فقه جدید، قاهره: دارالفکر الاسلامی، (بیتا). (۲۱) هاشم معروف حسنی، دراسات فی الحدیث و المحدثین، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، (بیتا). (۲۲) هاشم معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، بیروت ۱۹۷۳. (۲۳) محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفة، قم ۱۳۷۶ش. (۲۴) علی حسن حلبی، ابراهیم طه قیسی، و حمدی محمد مراد، موسوعة الاحادیث و الآثار الضعیفة و الموضوعة، ریاض ۱۴۱۹. (۲۵) محمد حمزه، الحدیث النبوی و مکانته فی الفکر الاسلامی الحدیث، بیروت ۲۰۰۵. (۲۶) محمد خضری، تاریخ التشریع الاسلامی، مصر ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴. (۲۷) احمد بن علی خطیب بغدادی، تقیید العلم، چاپ یوسف عش، (بیروت) ۱۹۷۴. (۲۸) ذهبی. (۲۹) محمد رشیدرضا، «الاحتجاج باحادیث الآحاد فی العقائد و تحقیق معنی الظن و الیقین و التواتر»، المنار، ج۱۹، ش۶ (محرّم ۱۳۳۵). (۳۰) محمد رشیدرضا، «حقیقة الجن و الشیاطین»، همان، ج۷، ش۱۸ (رمضان ۱۳۲۲). (۳۱) محمد رشیدرضا، «السنة و صحتها و الشریعة و متانتها: ردّ علی دعاة النصرانیة بمصر»، همان، ج ۱۹، ش ۲ (رمضان ۱۳۳۴)، همو، «النسخ و اخبار الآحاد»، همان، ج۱۲، ش ۹ (رمضان ۱۳۲۷). (۳۲) رفعت فوزی عبدالمطلب، توثیق السنة فی القرن الثانی الهجری: اسسه و اتجاهاته، (قاهره) ۱۴۰۰/ ۱۹۸۱. (۳۳) مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸. (۳۴) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، مفتاح الجنة فی الاحتجاج بالسنة، مدینه ۱۳۹۹. (۳۵) محمد بن ادریس شافعی، الاُمّ، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳. (۳۶) مکی شامی، السنة النبویة و مطاعن المبتدعة فیها، عمان ۱۴۲۰/ ۱۹۹۹. (۳۷) محمدتقی شوشتری، الاخبار الدخیلة، علق علیه علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰. (۳۸) علی شهرستانی، منبع تدوین الحدیث: اسباب و نتائج، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷. (۳۹) صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، دمشق ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش. (۴۰) محمد توفیق صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، المنار، ج۹، ش ۷ (رجب ۱۳۲۴). (۴۱) عبدالمنعم صالح العلی، دفاع عن ابیهریرة، بغداد ۱۹۸۱. (۴۲) محمد عبده، الاعمال الکاملة للامام محمد عبده، چاپ محمد عماره، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴. (۴۳) نیازی عزالدین، دین السلطان، دمشق ۱۹۹۷. (۴۴) محمد سعید عشماوی، اصول الشریعة، قاهره ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶. (۴۵) محمد سعید عشماوی، حجیة الحدیث، قاهره ۱۴۱۵الف. (۴۶) محمد سعید عشماوی، حقیقة الحجاب، قاهره ۱۴۱۵ب. (۴۷) محمد سعید عشماوی، الربا و الفائدة فی الاسلام، بیروت. (۴۸) محییالدین عطیه، صلاحالدین حفنی، و محمد خیر رمضان یوسف، دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵. (۴۹) علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷، چاپ افست قم (بیتا). (۵۰) اکرم عمری، بحوث فی تاریخ السنة المشرفة، بغداد ۱۹۷۲. (۵۱) محمد غزالی، السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث، قاهره ۱۴۱۰. (۵۲) عمر فلّاته، الوضع فی الحدیث، دمشق ۱۴۰۱. (۵۳) محمد جمالالدین قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، چاپ محمد بهجة بیطار، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳. (۵۴) اسماعیل کردی، نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث: دراسة تطبیقیة علی بعض احادیث الصحیحین، دمشق ۲۰۰۲. (۵۵) کلینی، اصول کافی. (۵۶) یوسف مرعشلی، مصادر الدراسات الاسلامیة و نظام المکتبات و المعلومات، ج۱، بیروت ۱۴۲۷/ ۲۰۰۶. (۵۷) ابوالاعلی مودودی، خلافت و ملوکیت، ترجمه خلیل احمد حامدی، (تهران) ۱۴۰۵. (۵۸) محمدعلی مهدویراد، تدوین الحدیث عند الشیعة الامامیة: بدایته المبکّرفی عهدالرسول و مصیره حتی الکلینی، بیروت ۱۴۲۷. (۵۹) محمدعلی مهدویراد، تدوین حدیث: منع تدوین حدیث. (۶۰) توجیهها، نقدها»، علوم حدیث، ش۵ (پاییز ۱۳۷۶)، ش۶ (زمستان ۱۳۷۶). (۶۱) میرحامد حسین، استخراج المرام من استقصاء الافهام، قم ۱۳۸۳. (۶۲) محمد خیر بن رمضان یوسف، المعجم المصنف لمؤلفات الحدیث الشریف، ریاض ۱۴۲۳. ۷ - پانویس
۸ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «روایت و کتابت حدیث»، شماره۵۸۷۶. |